ستایش محدودیت | سخنی با رواندرمانگران
ستایش محدودیت | سخنی با رواندرمانگران
در هر پدیده ای موهبتی نهفته است و در نیمه پنهان آن ، محدودیتی که وجود آن پدیده را کامل می کند .
برای آن که موضوع روشن تر شود روابط انسانی را هدف قرار می دهم .
در هر رابطه ای موهبت هایی خرسند کننده جلوه میکند و بدون تردید انسان شیقته مواهب روابط است و برای کسب آن ها تلاش میکند و خود را به خطر می اندازد .
در درون هر رابطه ای مانند هر انسانی تضادی سترگ نهفته است و آن کس که این تضاد را انکار میکند به زودی از وجود آن شگفت زده خواهد شد .
در هر رابطه ای ، به موازات مواهب آن ، محدودیت هایی وجود دارد . باید همان اندازه که مواهب را گرامی می داریم محدودیت ها را نیز ارج نهیم .
چرا که بدون محدودیت ، موهبتی در کار نخواهد بود . آن که عطش حل شدن در دیگری و گذشتن از هر محدودیتی را دارد ، مواهب رابطه را به مصیبت های آن بدل میکند هیچ رابطه ای نیست که از این قاعده مستثنی باشد .
محدودیت های رابطه را احترام بگذارید تا برای رسیدن به موهبت ها شما را راهی مناسب باشند .
آن که فردیت خود و دیگری را فدای حل شدن در یک رابطه می کند .، به جرم کشتن عشق سترگ به خود ، محکوم به جزاست و چه جزایی بدتر است از دست دادن خویشتن و حل شدن در رابطه ای سراسر نیاز و التماس برای نوازش ؟
آن که محدودیت های بین فردی را تاب می آورد و طلب نجات دهنده غایی از کسی ندارد ، امید دارد که روزی رابطه ای بیافریند که چیزی ورای نیاز و التماس از آن سر برآورد .
سنجه نیکوی هر رابطه انسانی به راستی ، گرامیداشت محدودیت است و نهراسیدن از مغاک همیشگی میان انسان و دیگری .