با بدغذایی کودکمان چه کنیم؟
آیا هر کودک بدغذا، مبتلا به اختلال غذا خوردن است؟
دکتر یاسین نجفی زادگان در این مقاله اشاره میکند که یکی از عوامل بسیار موثر در رشد و سلامتی کودکان، خوردن غذای کافی و مفید است. بههمین دلیل از روز اول تولد، یکی از مهمترین دغدغههای والدین، خوب غذا خوردن کودک است. اگر شما هم کودکی دارید که هنگام غذا خوردن، بهانه میگیرد و باید با قاشق به دنبالش بدوید و به او غذا بدهید، احتمالا نگران هستید که مبادا فرزندتان به اختلال غذا خوردن مبتلا باشد. در این مقاله، با هم مرور میکنیم که با بدغذایی کودکمان چه کنیم و به چه مشکلاتی، اختلال خوردن میگویند.
میل به غذا و حس گرسنگی در همه افراد وجود دارد. نوزادان و کودکان هم این حس را تجربه میکنند؛ اما نحوه برخورد با آن، نیاز به آموزش دارد تا کودک بهخوبی حس گرسنگی را بشناسد و بتواند هنگام نیاز، به آن پاسخ مناسب بدهد. اگر کودکمان تغذیه درستی نداشته باشد، ممکن است سلامت جسمی و حتی عملکرد روانی و اجتماعی او با مشکل مواجه شود. اما همه بدغذاییهای کودک، اختلال جدی غذایی نیستند و نیازی به درمان پیچیده ندارند. گاهی عادات غذایی نادرست در خانواده، وراثت، بیماریهای مزمن کودک، فصول سال و حتی شرایط روحی کودک ، موجب ایجاد مشکلاتی در مسیر این حس طبیعی میشود.
عوامل موثر بر بدغذایی کودکان چه هستند؟
- عادت کردن کودک به خوردن تنقلات که موجب احساس سیری او هنگام وعده اصلی غذایی میشود.
- اجبار کودک به خوردن غذای خاصی که مورد علاقه او نیست که باعث حس تنفر در او میشود.
- تنبیه و حتی تشویق کودک با وعدههای غذایی که باعث میشود او عوامل روانی را جایگزین حس گرسنگی و سیری کند.
- روابط عاطفی نامناسب بین کودک و والدین یا پرستار که حس لجبازی را در کودک تقویت میکند.
- محیط شلوغ و پرتنش میتواند توجه و علاقه کودک را به غذا خوردن کم کند.
برای اینکه کودک، بهتر و راحتتر غذا بخورد، چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟
- برای همه اعضای خانواده، برنامه غذایی سالمی درنظر بگیریم. اگر بزرگترها غذاهای سالم میل کنند، میتوانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند.
- ورزش کردن، اشتها را متعادل و به سلامتی کودک کمک میکند.
- به احساس سیری و گرسنگی کودک، احترام بگذاریم. ما هم دوست نداریم وقتی میل به غذا نداریم، کسی ما را مجبور به خوردن کند. ظرفیت گوارش کودکان با بزرگترها متفاوت است و نمیتوانیم توقع داشته باشیم هروقت ما گرسنه هستیم، کودکمان هم میل به غذا داشته باشد.
- کودکان با حجم غذای کمتری سیر میشوند. اگر حجم زیادی غذا در ظرفش بریزیم ، نباید انتظار داشته باشیم تمام آن را بخورد.
- تفاوتهای فردی کودکان را بپذیریم. اگر یکی از بچههای فامیل، زیاد غذا میخورد و یا تپل است، نباید فکر کنیم کودکمان که حجم غذای کمتری میل میکند حتما مشکلی دارد. تا وقتی پایش رشد او مشکل خاصی را نشان نمیدهد ،جای نگرانی نیست.
- کودکمان را همانطور که هست بپذیریم و توجهمان را منوط به ظاهر او نکنیم تا او مجبور نشود برای جلب توجه دیگران به پرخوری یا کمخوری روی آورد یا نگران چاقی و لاغری خود باشد.
- به استقلال کودک اهمیت بدهیم. از زمانی که کودک میتواند کنار سفره یا میز غذا بنشیند، ظرف غذای مستقلی به او بدهیم. درست است که او هنوز نمیتواند خودش غذایش را بخورد و نیاز است ما غذا در دهانش بگذاریم، ولی همین که با دستهایش غذا را بردارد و تلاش کند در دهان بگذارد، به تقویت مهارت غذاخوردن و عزت نفس او کمک میکند. حتی میتوانیم هنگام مهمانی یا مسافرت، ظرف غذا و پیشبندش را همراه داشته باشیم تا نگران کثیف شدن خانه میزبان هم نباشیم.
- خرید تنقلات را بسیار محدود کنیم و نزدیک وعده اصلی غذایی، اجازه خوردن آن را به کودک ندهیم. شیرینی و شکلات باید دور از دسترس کودک قرار بگیرد و فقط در مواقع خاص و با اجازه والدین، به او داده شود.
- به کودک اجازه دهیم در آشپزی و تزیین غذا کمک کند. به این ترتیب او به خوردن غذایی که خودش در پختش کمک کرده است، تمایل بیشتری دارد.
- میتوانیم غذای کودکان کم سن و سال را به شکل حیوان و گل و …تزیین کنیم و بشقاب غذایی زیبا در مقابلش بگذاریم.
- گاهی بگذاریم کودکمان، حس گرسنگی را تجربه کند. نگران نباشید؛ او به خوبی قادر به شناسایی این حس هست و یاد میگیرد برای رفع آن باید به موقع غذا بخورد.
- اگر کودک، تاکنون خوب غذا میخورد؛ اما ناگهان با کاهش اشتها مواجه شده است احتمال وجود بیماری خاصی مثل سرماخوردگی، گلودرد، مشکل گوارشی یا حتی اضطراب وجود دارد. اگر این بیاشتهایی زیاد طول بکشد، لازم است با پزشکش مشورت کنید.
چه وقتی نگران وجود اختلال خوردن در کودک شویم و از متخصص کمک بگیریم؟
اگر مشکلات غذا خوردن در کودک، باعث اختلال رشدی ، کمبود شدید مواد مغذی و حتی اختلال در رفتارهای اجتماعی او بشود باید به طور جدی آن را پیگیری کرد. گاهی مشکل کودک، یک بدغذایی ساده نیست؛ بلکه یک اختلال خوردن است که باید درمان شود.
انواع اختلال خوردن
- بی اشتهایی عصبی (انورکسی) : اجتناب افراطی از غذا خوردن به دلیل ترس از چاق شدن
- پرخوری عصبی (بولیمیا) : خوردن مقدار زیادی غذا در زمان محدود و بعد استفراغ عمدی برای جلوگیری از چاق شدن
- اختلال پرخوری : خوردن مقدار زیادی غذا حتی پس از سیر شدن و بدون انجام پاکسازی
- اختلال هرزه خواری (پیکا) : خوردن مواد غیرخوراکی مثل مو، خاک، ذغال و … به طور مداوم و حداقل به مدت یک ماه که حتی میتواند موجب مسمومیت کودک شود. گاهی کمبود مواد مغذی و کمخونی ، تنبیه کودک و یا افسردگی او میتواند عامل هرزهخواری شود.
- اختلال نشخوار: بالا آوردن مکرر غذا و خوردن مجدد آن حداقل به مدت یک ماه که ناشی از بیماری گوارشی نیست.
- اختلال اجتناب یا محدودیت غذا: گزینشی غذا خوردن کودک یا اجتناب او از خوردن که باعث سوء تغذیه شدید یا کاهش وزن چشمگیر شود و ناشی از اختلال گوارشی نباشد.
بهتر است تشخیص اختلال خوردن در کودک را به عهده فرد متخصص بگذاریم. او با گرفتن شرح حال و با توجه به سن کودک، دفعات تکرار این رفتارها و مشکلات رشدی پیش آمده تشخیص میدهد که آیا کودک مبتلا به اختلال خوردن است یا نه؛ سپس با روشهای مختلفی از جمله آموزش به خانواده، درمانهای اجتنابی و بیزارسازی، ارائه راهکارهایی برای بهبود رابطه عاطفی کودک با والدین و به ویژه با مادر و درصورت نیاز استفاده از شوک الکتریکی اقدام به درمان کودک میکند.
خوشبختانه اغلب مشکلات غذا خوردن در کودکان، اختلال جدی نیستند و میتوان با تغییر عادات تغذیهای خانواده و نوع برخورد والدین با کودک ، آن را اصلاح کرد.
مواد غذایی بسیار متنوع هستند. اگر کودکمان غذایی را دوست ندارد، به سلیقهاش احترام بگذاریم و آن را با ماده غذایی مناسب دیگری جایگزین کنیم. نگذاریم حس لذتبخش غذا خوردن در او تبدیل به روشی برای نشان دادن خشم یا ابزار تنبیه والدین شود. سعی کنیم در محیطی سرشار از آرامش و محبت غذا بخوریم. کودکمان همانگونه که به مرور مهارتهای دیگر زندگی را یاد میگیرد، مهارت غذاخوردن را هم یاد خواهد گرفت.