رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل

نگاهی به رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل: از بیمارستان بیتلهم تا آزمون رورشاخ

فهرست مطالب

چرا تاریخ روانشناسی اهمیت دارد؟

یادمه وقتی برای اولین بار وارد دنیای روانشناسی شدم، احساس می کردم توی یه اقیانوس بی انتها از نظریه ها و اصطلاحات پیچیده غرق شدم.

مثل این بود که بخوای یه نقاشی بزرگ رو بدون اینکه از دور بهش نگاه کنی، درک کنی.

اما کم کم فهمیدم که تاریخ روانشناسی مثل یه نخ تسبیحه که همه این دونه های رنگارنگ رو به هم وصل می کنه. خوندن درباره آدم هایی که قبل از ما این راه رو رفتن، نه تنها بهم کمک کرد تا مفاهیم رو بهتر بفهمم، بلکه بهم انگیزه داد تا عمیق تر توی این علم شیرجه بزنم.

و امروز میخوام با شما درباره “رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل” صحبت کنم.

روزی که شاید به ظاهر یه روز معمولی توی تقویم باشه، اما پر از اتفاقات مهم و تاثیرگذاره که مسیر این علم رو شکل داده.

این فقط یه مجموعه از تاریخ ها و اسامی نیست، بلکه داستانیه از تلاش انسان برای فهمیدن خودش و دنیای اطرافش. داستانی که پر از فراز و نشیب، اشتباهات و پیروزی هاست.

و من معتقدم که با شناختن این داستان، ما می تونیم درک بهتری از وضعیت فعلی روانشناسی داشته باشیم و برای آینده اون برنامه ریزی کنیم. پس با من همراه باشید تا با هم نگاهی بندازیم به رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل  و ببینیم که در این روز چه اتفاقاتی افتاده که دنیای روانشناسی رو دگرگون کرده.

سنگ بنای بیمارستان بیتلهم: آغاز یک فصل جدید

در ۱۸ آوریل سال ۱۸۱۲، سنگ بنای بیمارستان بیتلهم (Bethlehem Hospital) در لندن گذاشته شد.

شاید فکر کنید یه بیمارستان چه ربطی به روانشناسی داره؟ اما باید بدونید که بیتلهم یکی از قدیمی ترین بیمارستان های روانی در دنیاست.

این بیمارستان که به “Bedlam” هم معروف بود، در اون زمان یه جورایی نماد درمان بیماران روانی بود.

البته، روش های درمانی اون موقع با چیزی که الان می شناسیم خیلی فرق داشت و خیلی وقتا غیر انسانی بود.

اما همین بیمارستان هم یه قدم رو به جلو بود، یه تلاشی برای اینکه به این افراد کمک بشه. انتقال این بیمارستان به مکان جدیدش در سنت جورج فیلدز، یه جورایی نشون دهنده یه فصل جدید توی نگرش به بیماری های روانی بود.

هرچند که راه زیادی تا رسیدن به استانداردهای امروزی باقی مونده بود.

 

کشف ناحیه بروکا: وقتی مغز با ما حرف می زند

یکی دیگه از اتفاقات مهمی که توی تاریخ روانشناسی افتاده، مربوط میشه به پل بروکا.

در ۱۸ آوریل سال ۱۸۶۱، بروکا کالبدشکافی یه فردی رو انجام داد که دچار زبان پریشی بود.

یعنی این فرد نمی تونست به درستی صحبت کنه. بروکا بعد از کالبدشکافی متوجه شد که یه ناحیه خاصی توی قشر پیشانی چپ مغز این فرد آسیب دیده.

این ناحیه الان به اسم “ناحیه بروکا” شناخته میشه و نقش خیلی مهمی توی تولید زبانی داره.

این کشف بروکا یه نقطه عطف بود، چون نشون داد که یه قسمت خاصی از مغز مسئول یه عملکرد خاصه.

این کشف راه رو برای تحقیقات بیشتر درباره ارتباط بین مغز و رفتار باز کرد.

به نظر من، این اتفاق نشون میده که روانشناسی فقط یه علم انتزاعی نیست، بلکه ارتباط خیلی نزدیکی با زیست شناسی و به خصوص عملکرد مغز داره.

فهمیدن اینکه چطور مغز ما کار می کنه، می تونه به ما کمک کنه تا مشکلات روانی رو بهتر درک کنیم و راه های موثرتری برای درمان اونها پیدا کنیم.

چارلز سندرز پیرس: پیشگام روانشناسی در آکادمی علوم

چارلز سندرز پیرس، فیلسوف، منطق دان و دانشمند آمریکایی، در ۱۸ آوریل سال ۱۸۷۷ به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد.

شاید بپرسید که چرا این موضوع توی تاریخ روانشناسی اهمیت داره؟

خب، پیرس یه جورایی پیشگام روانشناسی تجربی هم بود. اون آزمایش های زیادی درباره ادراک و حس انجام داد و ایده های خیلی مهمی رو مطرح کرد.

انتخاب اون به عنوان عضو آکادمی علوم، نشون دهنده این بود که روانشناسی کم کم داره به عنوان یه علم جدی شناخته میشه.

این یه گام بزرگ برای رسمیت بخشیدن به این رشته بود.

ادوارد رابینسون: کاوش در اعماق حافظه و یادگیری

ادوارد رابینسون، روانشناس کارکردگرا، در ۱۸ آوریل سال ۱۸۹۳ به دنیا اومد.

شاید اسمش رو زیاد نشنیده باشید، اما رابینسون تحقیقات خیلی مهمی درباره حافظه و یادگیری انجام داد. اون به خصوص به پدیده “تداخل پس گستر” علاقه مند بود.

تداخل پس گستر یعنی اینکه اطلاعات جدیدی که یاد می گیریم، می تونه باعث بشه که اطلاعات قدیمی تر رو فراموش کنیم.

رابینسون همچنین درباره “انتقال یادگیری” هم تحقیق کرد، یعنی اینکه چطور یادگیری یه مهارت می تونه به یادگیری مهارت دیگه کمک کنه.

تحقیقات رابینسون به ما کمک می کنه تا بفهمیم چطور حافظه ما کار می کنه و چطور می تونیم یادگیری خودمون رو بهبود ببخشیم.

جیمز مک‌کین کتل: روانشناس دوم در آکادمی ملی علوم

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۰۱، جیمز مک کین کتل دومین روانشناسی بود که به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد.

کتل یه روانشناس خیلی influential بود و نقش مهمی توی توسعه روانشناسی در آمریکا داشت.

اون به خصوص به روانسنجی علاقه مند بود، یعنی اندازه گیری توانایی های ذهنی.

کتل تست های هوش زیادی رو طراحی کرد و تلاش کرد تا روانشناسی رو به یه علم دقیق و کمی تبدیل کنه.

انتخاب کتل به عنوان عضو آکادمی علوم، یه نشونه دیگه از رشد و پیشرفت روانشناسی به عنوان یه علم معتبر بود. این نکته نیز در رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل بسیار حائز اهمیت است.

 

زیگموند پیوتروفسکی و آزمون رورشاخ: دریچه ای به ناخودآگاه

زیگموند پیوتروفسکی در ۱۸ آوریل سال ۱۹۰۴ به دنیا اومد. اون بیشتر به خاطر تحقیقاتش درباره آزمون رورشاخ معروفه.

آزمون رورشاخ یه آزمون تصویریه که توی اون به افراد یه سری لکه های جوهر نشون میدن و ازشون میخوان که بگن چی می بینن.

پیوتروفسکی یه روش خاص برای تفسیر پاسخ های افراد به این آزمون ابداع کرد که بهش می گفت “تحلیل ادراکی”.

اون از این روش برای ارزیابی بیماران اسکیزوفرنی استفاده می کرد. آزمون رورشاخ هنوز هم یه آزمون بحث برانگیزه، اما خیلی ها معتقدند که می تونه اطلاعات مفیدی درباره ناخودآگاه افراد به ما بده.

به نظر من، آزمون رورشاخ نشون میده که روانشناسی فقط به دنبال اندازه گیری های کمی نیست، بلکه به دنبال فهمیدن پیچیدگی های ذهن انسان هم هست.

این آزمون به ما یادآوری می کنه که خیلی از چیزهایی که توی ذهن ما می گذره، از خودآگاه ما پنهانه.

اولین کنگره روانشناسی تجربی در آلمان: نقطه عطفی در علم

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۰۴، اولین کنگره روانشناسی تجربی در آلمان شروع به کار کرد.

۸۵ روانشناس از جمله گئورگ مولر، اسوالد کولپه و هرمان ابینگهاوس در این کنگره شرکت کردند.

این کنگره یه رویداد خیلی مهم بود، چون روانشناسان از سراسر آلمان رو دور هم جمع کرد تا درباره آخرین تحقیقاتشون بحث و تبادل نظر کنند.

این کنگره به توسعه روانشناسی تجربی در آلمان کمک زیادی کرد و باعث شد که این رشته به سرعت پیشرفت کنه.

این رویداد به  عنوان یک نقطه عطف شناخته می شود.

ادوارد ال. ثورندایک: نظریه پرداز یادگیری و انتخاب در آکادمی علوم

ادوارد ال. ثورندایک در ۱۸ آوریل سال ۱۹۱۷ به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد. ثورندایک یه روانشناس خیلی معروف بود که به خاطر تحقیقاتش درباره یادگیری شناخته می شد.

اون “قانون اثر” رو مطرح کرد، که میگه رفتارهایی که منجر به پیامدهای مثبت میشن، احتمال تکرارشون بیشتره و رفتارهایی که منجر به پیامدهای منفی میشن، احتمال تکرارشون کمتره.

تحقیقات ثورندایک تاثیر زیادی روی آموزش و پرورش داشت و به ما کمک کرد تا بفهمیم چطور می تونیم یادگیری رو موثرتر کنیم. این انتخاب به عنوان یکی از رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل نشان دهنده اهمیت یافتن نظریه های یادگیری بود.

زیگموند کوچ: گردآورنده دانش روانشناسی

زیگموند کوچ در ۱۸ آوریل سال ۱۹۱۷ به دنیا اومد. اون ویراستار مجموعه جامع APA با عنوان “روانشناسی: مطالعه یک علم” بود.

این مجموعه یه اثر خیلی مهم و تاثیرگذاره که دیدگاه های مختلف روانشناسی رو در کنار هم جمع کرده.

کوچ نقش خیلی مهمی توی سازماندهی و ارائه دانش روانشناسی داشت و به دانشجویان و محققان کمک کرد تا به اطلاعات مورد نیازشون دسترسی پیدا کنند.

قانون گواهینامه روانشناسان در نیویورک: رسمیت بخشیدن به حرفه

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۵۶، فرماندار ایالت نیویورک قانون گواهینامه روانشناسان رو امضا کرد.

روانشناسان نیویورک بیش از ۱۰ سال برای تصویب این قانون تلاش کرده بودند.

این قانون به روانشناسان اجازه می داد که به طور مستقل به ارائه خدمات روانشناسی بپردازند و از نظر قانونی به عنوان متخصص شناخته بشن.

تصویب این قانون یه پیروزی بزرگ برای روانشناسان بود و به ارتقای جایگاه این حرفه کمک کرد.

این رویداد نشان دهنده تلاش های فراوان برای رسمیت بخشیدن به این حرفه است.

قانون گواهینامه روانشناسان در کلرادو: گسترش اعتبار

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۶۱، قانون گواهینامه روانشناسان در کلرادو تصویب شد.

این قانون از ۱ جولای ۱۹۶۱ اجرایی شد. کلرادو هفدهمین ایالتی بود که چنین قانونی رو تصویب کرد.

تصویب این قانون در کلرادو نشون دهنده این بود که روانشناسی داره به طور گسترده تری به عنوان یه حرفه معتبر شناخته میشه.

پرونده وایات علیه استیکنی: توجه به حقوق بیماران با ناتوانی ذهنی

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۷۲، گزارش APA Monitor درباره حکم فوری دادگاه فدرال در پرونده وایات علیه استیکنی منتشر شد.

این پرونده به شرایط نامناسب بیماران با ناتوانی ذهنی در دو مؤسسه آلاباما مربوط می شد. این حکم دادگاه به این معنی بود که این مؤسسات باید شرایط زندگی بیماران رو بهبود ببخشند و از حقوق اونها محافظت کنند.

این پرونده نشون داد که روانشناسان نه تنها به دنبال درمان بیماری های روانی هستند، بلکه به دنبال دفاع از حقوق افراد آسیب پذیر هم هستند.

تغییرات در APA: تحولات درون سازمانی

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۷۲، APA Monitor گزارش داد که بخش ۱۲ APA (روانشناسی بالینی) شرط تکمیل کارآموزی بالینی تایید شده توسط APA رو حذف کرد.

این تغییر نشون دهنده این بود که APA داره تلاش می کنه تا انعطاف پذیری بیشتری توی برنامه های آموزشی روانشناسی ایجاد کنه. همچنین در رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل این تغییر نشان می دهد که سازمان های روانشناسی همواره در حال تکامل و بهبود هستند.

مجله Psychology: تلاش برای ارتباط با عموم

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۷۷، APA شماره آزمایشی مجله Psychology رو منتشر کرد. این مجله برای جذب عموم تحصیل کرده طراحی شده بود، اما شورای نمایندگان APA در ۱۹۷۷ تصمیم گرفت تولید اون رو ادامه نده.

این تلاش برای ارتباط با عموم نشون میده که روانشناسان به دنبال این هستند که دانش خودشون رو با افراد بیشتری به اشتراک بگذارند و به بهبود سلامت روان جامعه کمک کنند.

قانون انتخاب آزاد در پنسیلوانیا: دسترسی آسانتر به خدمات روانشناسی

در ۱۸ آوریل سال ۱۹۷۸، فرماندار پنسیلوانیا قانون “انتخاب آزاد” رو امضا کرد که خدمات روانشناسان رو تحت پوشش بیمه قرار می داد.

این قانون نیاز به نظارت پزشک رو حذف کرد. این قانون به افراد بیشتری امکان می داد که به خدمات روانشناسی دسترسی داشته باشند و به بهبود سلامت روان جامعه کمک می کرد.

سوالات متداول درباره رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل

چرا شناخت رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل مهم است؟

شناخت رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل به ما کمک می کند تا مسیر تحول این علم را درک کنیم، از اشتباهات گذشته درس بگیریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم. این شناخت به ما در درک بهتر مفاهیم و نظریه های روانشناسی کمک می کند.

مهمترین رویداد تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل چه بود؟

انتخاب پل بروکا برای کالبدشکافی فردی با زبان پریشی و کشف ناحیه بروکا یکی از مهمترین رویدادها بود. این کشف نشان داد که مناطق خاصی در مغز مسئول عملکردهای خاص هستند و راه را برای تحقیقات بیشتر درباره ارتباط بین مغز و رفتار باز کرد.

آیا رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل فقط مربوط به اروپا و آمریکا است؟

بیشتر رویدادهای ذکر شده در این مقاله مربوط به اروپا و آمریکا هستند، اما این به این معنی نیست که روانشناسی در سایر نقاط جهان توسعه نیافته است. روانشناسی در سراسر جهان با فرهنگ ها و جوامع مختلف سازگار شده و به رشد و توسعه خود ادامه داده است.

جمع بندی: چرا باید به رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل اهمیت بدهیم؟

همونطور که دیدید، ۱۸ آوریل یه روز پر از اتفاقات مهم توی تاریخ روانشناسی بوده. از گذاشتن سنگ بنای بیمارستان بیتلهم گرفته تا کشف ناحیه بروکا و تصویب قوانین مربوط به گواهینامه روانشناسان، همه این اتفاقات به شکلی مسیر این علم رو شکل دادن.

شناختن این رویدادها به ما کمک می کنه تا بفهمیم روانشناسی چطور به اینجا رسیده و چه چالش هایی رو پشت سر گذاشته. به نظر من، این شناخت برای همه کسایی که به روانشناسی علاقه مند هستند، ضروریه.

امیدوارم این مقاله تونسته باشه یه دید کلی از رویداد های تاریخ روانشناسی در ۱۸ آوریل به شما بده و شما رو برای یادگیری بیشتر درباره این علم هیجان انگیز ترغیب کنه.

آیا این مطلب برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *