چطور تله های زندگی را تغییر دهیم؟
چطور تله های زندگی را تغییر دهیم؟
تله های زندگی الگوهایی عمیق هستند که غالبا از دوران کودکی در ما شکل گرفتهاند و عامل بسیاری از شکستها و ناکامیهای ما در بزرگسالی هستند. از آنجایی که این الگوها دیرپا هستند، بهسختی تغییر میکنند. برای تغییر تلههای زندگی ابتدا باید آنها را بپذیریم و علت و نحوه شکلگیری آنها را بفهمیم.
در این مقاله با تعدادی از تله های زندگی و نحوه تغییر آنها آشنا میشویم.
انواع تله های زندگی
براساس اتفاقهای کودکی و آسیبهایی که دیدهایم، تلههای متفاوتی را تجربه میکنیم. برخی از این تلهها عبارتند از: تله رهاشدگی، بیاعتمادی و بدرفتاری، محرومیت هیجانی، آسیبپذیری، نقص و شرم، تله وابستگی، معیارهای سختگیرانه، شکست، تله طرد اجتماعی، اطاعت و تله استحقاق.
نحوه تغییر تله های زندگی
تغییر این تلهها در مدت کوتاهی اتفاق نمیافتد؛ چون زمان زیادی را همراه ما بودهاند. برای تغییر باید مراحلی را طی کنیم:
شناسایی تله های زندگی
برای شناسایی این تلهها معمولا از پرسشنامه استفاده میشود. اگر تلهها را بشناسیم و آگاهی بیشتری درباره آنها به دست آوریم، علت بسیاری از رفتارها و اتفاقهای زندگیمان را بهتر درک میکنیم. برای تغییر باید ابتدا بینش کافی کسب کنیم. با شناخت تله موردنظر پی میبریم که سالها در یک چرخه گرفتار شدهایم.
همین موضوع باعث میشود ضرورت تغییر تله های زندگی را بیشتر بفهمیم.
درک ریشه تحولی تله زندگی یا طرحواره
این تلهها معمولا ریشه در کودکی ما دارند؛ پس برای درک بهتر آنها باید به خاطرات کودکیمان برگردیم و آنها را مرور کنیم.
هنگام تصویرسازی خاطرات کودکی ممکن است همان هیجانهایی را که تجربه کرده بودیم، دوباره حس کنیم. این هیجانات معمولا دردناک هستند و همین موضوع علت اصلی تغییر نکردن ماست.
حضور یک درمانگر که در زمینه طرحوارهدرمانی تجربه دارد، مواجهه با این خاطرات را راحتتر میکند. معمولا درمانگر میخواهد با کودک درونمان حرف بزنیم و او را راهنمایی کنیم تا حالش بهتر شود. این حرف زدن ممکن است ازطریق صحبت یا نامه نوشتن به کودک درون باشد.
بار اول انجام این کار راحت نیست؛ اما بهتدریج آسانتر میشود.
بیاعتبار کردن تله های زندگی در سطح عقلانی
در طول زندگی و با تجربیات تکرارشونده به این نتیجه رسیدهایم که باورهایمان کاملا درست است. حالا وقت آن است که باورهای ناشی از تله را در سطح عقلانی آزمایش کنیم تا ببینیم واقعا درست است یا نه.
شواهدی مخالف با تله زندگیمان پیدا میکنیم و همین موضوع باعث میشود به طرحواره یا تله شک کنیم. شک کردن شروعی برای تغییر کردن است.
برای تغییر دادن شرایط زندگیمان باید راهکارهایی پیدا کنیم.
نامه نوشتن به کسی که باعث ایجاد تله زندگی ما شده است
دلیل باقی ماندن تله های زندگی این است که ما همچنان با هیجانهای مرتبط با آنها درگیر هستیم. بزرگترهای ما بهویژه والدینمان ناخواسته باعث شدهاند آسیب ببینیم؛ درحالیکه قصد داشتند به ما کمک کنند.
اما برای تغییر تله زندگی باید به تمام کسانی که در خاطرات کودکی به ما آسیب زدهاند، نامه بنویسیم. به آنها بگوییم که حرفها و رفتارشان چه تاثیری روی ما گذاشته است.
این نامه را قرار نیست به آنها بدهیم؛ بلکه فقط میخواهیم احساسات خود را بیان کنیم وهیجانهای مرتبط با تله را آزاد کنیم.
ما نمیتوانیم دیگران را عوض کنیم؛ با این روش قصد داریم خودمان را تغییر دهیم.
الگوهای رفتاری ناشی از تله های زندگی را بررسی کنیم
با اینکه تلهها در کودکی شکل گرفتهاند، اما ما در زندگی امروزمان با رفتارهایی آن را ادامه میدهیم. حالا باید ببینیم با چه کارهایی میتوانیم آنها را عوض کنیم.
الگوهای رفتاری ناشی از تله زندگی را بشکنیم
رفتارهایی که باید تغییر کنند را با جزئیات مشخص کنیم. برای اینکه کارمان راحتتر باشد، از یک رفتار شروع کنیم و آن را تغییر دهیم. سپس به سراغ رفتار بعدی برویم.
تلاش کنیم و ناامید نشویم
تله های زندگی برای تغییر نیاز به زمان زیادی دارند. ما سالها به شیوه خاصی فکر و رفتار کردهایم و نمیتوانیم در زمان کمی همه آنها را عوض کنیم.
روبرو شدن با هیجانات دردناک برایمان دشوار است و شاید در بین راه، منصرف شویم. اما اگر به تاثیری که تله بر زندگی ما گذاشته است، فکر کنیم متوجه میشویم برای رهاشدن، راه دیگری نداریم.
پدر و مادر و بزرگترهایمان را ببخشیم
اگر در کودکی خیلی آسیب دیده باشیم، ببخش بزرگترهایی که در شکلگیری تله نقش داشتهاند، کار راحتی نیست.
اما وقتی کمی بهتر میشویم، بخشش برایمان آسانتر میشود. اگر واقعبین باشیم میفهمیم که والدین، دوستمان داشتهاند و بدون اینکه بخواهند، کاری کردهاند که ما آسیب دیدهایم.
آنها هم احتمالا تلههای خاص خودشان را داشتند و در بسیاری از زمینهها، اطلاعات و آگاهی کافی نداشتهاند.
در مسیر تغییر تله های زندگی با چه موانعی روبرو میشویم؟
- به جای پذیرش تله زندگی و برخورد مسئولانه با آن، سعی میکنیم تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم یا از شانس بدمان شاکی باشیم.
- تغییر تله زندگی سخت است؛ پس از مواجه شدن با آن فرار میکنیم. با تسکیندهندههای زودگذر مثل اعتیاد به کار، روابط نامناسب یا مواد مخدر سعی میکنیم دردهایمان را کم کنیم.
- حاضر نیستیم به تله زندگی و باورهای حاصل از آن شک کنیم؛ حتی اگر گاهی خودمان یا اطرافیانمان تجربهای متفاوت با آن داشته باشیم.
- اگر چند طرحواره یا تله داریم، می خواهیم همه آنها را با هم تغییر دهیم یا سختترین تله را برای تغییر انتخاب میکنیم. فراموش نکنیم تغییر طرحواره به اندازه کافی سخت هست؛ پس از یک تله شروع کنیم و گام به گام پیش برویم.
- به جای اینکه به صورت منطقی به تله نگاه کنیم، همچنان براساس هیجان تصمیم میگیریم.
- برنامه منظمی برای تغییر نداریم و هر روز روی طرحواره کار نمیکنیم.
- تله را کاملا خوب و از تمام جوانب بررسی نکردهایم.
- طرحواره بسیار عمیق است و برای تغییر احتیاج به کمک متخصص داریم.
نکات پایانی برای تغییر تله های زندگی
طرحواره یا تله در سالهای دور شکل گرفته است و ما بخش زیادی از زندگیمان را با اعتقاد به درست بودن آن گذراندهایم. بیشتر تجربیاتمان درستی تله را تایید میکنند.
پس تغییر آنها کار سختی است. حالا اگر بخواهیم این کار سخت را به تنهایی انجام دهیم، ممکن است موفق نشویم یا به دلیل ناامیدی از ادامه کار منصرف شویم.
به همین دلیل بهتر است با مراجعه به یک طرحواره درمانگر، از تخصص و تجربه او استفاده کنیم.
مقالات مشابه:
نقش طرحواره ها در مشکلات تکراری زندگی شما چیست؟
تله زندگی آسیب پذیری چیست و چگونه تغییر میکند؟