برای درمان اضطراب جدایی در کودکان چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟

اضطراب جدایی در کودکان

 

اکثر کودکان وقتی در محیطی ناآشنا قرار می‌گیرند یا افراد مورد علاقه‌شان کنارشان نیستند،

احساس ناراحتی می‌کنند، شاید گریه کنند یا حتی خشمگین شوند.

این یک واکنش طبیعی است که حتی در بزرگسالان هم دیده می‌شود.

اضطراب جدایی درواقع اضطراب شدید در مورد جدا شدن از افرادی است که کودک وابستگی زیادی به آنها دارد،

و هنگام رفتن والدین به محل کار، رفتن کودک به مدرسه یا حتی خوابیدن در اتاق جدا دیده می‌شود.

کودکان در 8 تا 18 ماهگی، هنگام جدا شدن از والدین یا مراقبانشان، مضطرب می‌شوند.

در این مقطع رشدی، اضطراب جدایی طبیعی است و معمولا تا 2 سالگی از بین می‌رود.

اما اگر شدت این اضطراب بسیار زیاد بود یا در سنین بالاتر ادامه پیدا کرد، نیاز به بررسی و درمان دارد.

 

عواملی که می‌توانند موجب اضطراب جدایی در کودک شوند:

  • استرس ناشی از فوت یک عزیز
  • سابقه خانوادگی و ژنتیک کودک
  • تغییر محیط زندگی یا مهد کودک و مدرسه
  • طلاق والدین
  • بستری شدن طولانی مدت کودک یا فرد مورد علاقه او در بیمارستان
  • دلبستگی ناایمن در کودک
  • والدین مضطرب
  • والدین سختگیر که با مراقبت زیاد این حس را به کودک القا می‌کنند که در مواجهه با اتفاقات، ناتوان است.
  • محیط ناآرام و متشنج در اطراف کودک
  • الگوبرداری از ترس و اضطراب والدین یا همسالان
  • از دست دادن حیوان خانگی مورد علاقه
  • تماشای فیلمهایی با موضوع جدایی یا شنیدن داستانهای مرتبط با آن

 

 

راهکارهایی برای کاهش اضطراب جدایی در کودکان:

  • احساسات کودک را بپذیریم و او را سرزنش نکنیم. با او حرف بزنیم و به حرفهایش گوش کنیم.
  • وقتی کنارش هستیم، به او محبت کنیم.
  • وقتی قصد جدا شدن از کودک را داریم، او را به افراد آشنا بسپاریم.
  • هنگام خداحافظی از او، نگران و مضطرب نباشیم.
  • بدون اطلاع او و وقتی حواسش نیست خانه را ترک نکنیم؛
    زیرا اگر ناگهان متوجه غیبت ما شود، اضطراب شدیدی را تجربه می‌کند.
  • هنگام بیرون رفتن از منزل، با او خداحافظی کنیم و برایش توضیح دهیم که برمی‌گردیم.
  • اگر قول دادیم که در زمان مشخصی برگردیم، حتما خوش قول باشیم تا او اعتمادش را از دست ندهد.
  • مراقب اصلی کودک باید ثابت باشد. اگر کودکمان پرستار دارد، تا جایی که ممکن است پرستارش را تغییر ندهیم.
  • جدایی تدریجی را با او تمرین کنیم.
    ابتدا به او بگوییم به اتاق دیگری می‌رویم و مدتی می‌مانیم.
    سپس برای مدت کوتاهی از منزل خارج شویم و بعد نزدش برگردیم. به‌تدریج می‌توانیم زمان و مسافت جدایی را بیشتر کنیم.
  • کودکان در هنگام خستگی یا گرسنگی نیاز به حمایت بیشتری دارند. تمرین جدایی را به بعد از خواب و تغذیه کافی موکول کنیم.
  • کمک کنیم در زمان جدایی، بازیها و فعالیتهای لذتبخشی را برای خودش فراهم کند.
  • محیط خانه را آرام و شاد نگه داریم.
  • کمک کنیم به استقلال متناسب با سنش دست پیدا کند.
  • کودک را به انجام ورزش متناسب و شرکت در بازیهای گروهی تشویق کنیم.
  • به او کمک کنیم دوستان مناسبی پیدا کند.
  • نگذاریم فیلم ترسناک ببیند.
  • او را به انجام فعالیت گروهی در مدرسه و مهد تشویق کنیم.
  • قصه گویی در مورد رفتن بیرون والدین یا کودک و درنهایت برگشتن به خانه به درک شرایط کمک می‌کند.
  • وقتی کودک دور از منزل است، همراه داشتن لوازم محبوبش مثل عروسک به آرامش او کمک می‌کند.
  • اگر قرار است در محیط جدیدی تنها بماند، ابتدا کنارش حضور داشته باشیم و صبر کنیم تا با محیط آشنا شود.
  • به او آموزش دهیم استرسش را با تکنیکهای تنفسی و تجسم اتفاقات خوب، مدیریت کند.
  • کمک کنیم تا احساسات مختلف را بشناسد و بتواند میزان اضطرابش را با کمک اعداد به ما نشان دهد.
  • از او بخواهیم در قالب نقاشی، بازی یا نمایش، احساساتش را بیان کند.
  • بازی، مقاومت کودک را درهم می‌شکند و در او حس لیاقت و توانایی ایجاد می‌کند و موجب تخلیه هیجانی می‌شود.
  • استفاده از نمایش عروسکی و حیوانات اسباب بازی، کودک را ترغیب می‌کند در مورد ترسها و روابطش صحبت کند و نسبت به آنها بینش کسب کند.
  • اگر به مدرسه می‌رود، از مشاور کمک بگیریم.

 

اگر شدت و مدت اضطراب جدایی زیاد باشد و تاثیر منفی بر فعالیتها و روابط و تحصیل کودک بگذارد، یک اختلال است که نیاز به مداخله درمانی دارد.

 

ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب جدایی در کودکان:

  • ناراحتی بیش از حد و مکرر هنگام پیش‌بینی یا تجربه کردن جدایی از خانه یا افرادی که به آنها وابسته است.
  • نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد از دست دادن افراد مورد علاقه یا احتمال صدمه و بیماری آنان
  • نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد اتفاقهای ناگوار مثل گم شدن یا مریض شدن که موجب جدایی کودک از فرد مورد علاقه شود.
  • امتناع مداوم از بیرون رفتن خود یا والدین، یا رفتن به مهد یا مدرسه به علت ترس از جدایی
  • ترس از ماندن در خانه بدون حضور فرد مورد علاقه
  • امتناع مداوم از خوابیدن دور از فرد مورد علاقه
  • کابوسهای مکرر با موضوع جدایی
  • شکایت مکرر از علائم جسمی مثل حالت تهوع، سردرد یا دل درد یا تمارض هنگام جدایی از فرد مورد علاقه یا وقتی احتمال این جدایی وجود دارد.

اگر این علائم بارها تکرار شود و بیشتر ا ز 4 هفته ادامه داشته باشد، کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی است.

این اضطراب به دلیل ترس از هیولا یا تاریکی و … نیست.

حدود 4 درصد کودکانی که اضطراب جدایی را تجربه می‌کنند، دچار اختلال اضطراب جدایی هستند که اگر درمان نشود، هم عملکرد تحصیلی و روابط کودک را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هم ممکن است تا بزرگسالی ادامه پیدا کند.

اگر اضطراب جدایی تبدیل به اختلال شده باشد، باید از روانشناس و روانپزشک کمک بگیریم. شاید برای کاهش برخی علائم نیاز به مصرف دارو باشد. روان‌درمانی و درمانهای گروهی به بهبود اضطراب کمک زیادی می‌کند.

 

اختلالاتی که ممکن است با اضطراب جدایی همراه باشند:

  • افسردگی
  • سایر اختلالات اضطرابی مثل هراس یا اضطراب فراگیر
  • وسواس فکری-عملی

 

در درمان اختلال اضطراب جدایی، درمانهایی هم برای کودک و هم والدین درنظر می‌گیرند.

اضطراب والدین و کودک بر یکدیگر تاثیر متقابل دارد؛ یعنی هم اضطراب در کودک موجب فرسودگی و نگرانی والدین می‌شود و هم اضطراب والدین روی کودک تاثیرگذار است.

با مداخله درمانی به موقع می‌توانیم از  آسیب بیشتر به کودکمان جلوگیری و زندگی شادتر و آرام‌تری را تجربه کنیم.

آیا این مطلب برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید