هر آنچه در مورد نظریه شخصیت جرج کلی باید بدانید .

روانشناسی رشد و شخصیت جرج کلی

 

نظریه سازه های شخصی

در نظام روان شناسی سازه های شخصی کلی اغلب اختلال های انسان در چهار عنصر مشترک به نام های تهدید، ترس،اضطراب وگناه خلاصه می شوند.

از نظر کلی افراد زمانی احساس اضطراب می کنند که با رویدادی تازه روبرو شوند و تجربه آن را نداشته باشند.

اضطراب از نظر جرج کلی عبارت است از:

پی بردن به اینکه رویدادهایی که فرد با آن ها مواجه می شود از دامنه ی مناسبت سیستم سازه ی او خارج هستند .

 

نکته: نظریه کلی درباره ی سازه ها و چگونگی کارکرد آن ها در یک اصل موضوع بنیادی یا اصل اساسی و ۱۱ اصل تبعی یا تکمله بیان شده است.

 

اصل موضوع بنیادی در نظریه کلی

اصل موضوع بنیادی این است که فرایندهای روان شناختی ما با روش هایی هدایت می شوند که به کمک آن ها رویدادها را پیش بینی می کنیم.

یعنی آن روش ها(سازه ها) اعمال و رفتار ما را هدایت می کنند. اگر کسی را دشمن فرض کنیم رفتارمان متفاوت از زمانی خواهد بود که او را دوست فرض می کنیم.

 

اصل تبعی در نظریه کلی

یازده اصل تبعی کلی

 

1-  اصل تبعی ساخت(شباهت میان رویدادها)

هیچ رویدادی در زندگی شخص تکرار نمی شود،به عبارتی وقتی رویدادی برای بار دوم تجربه می شود،دقیقا همان رویداد قبلی نیست.

 

2- ‌اصل تبعی فردیت:

مردم از نظر چگونگی تعبیر و تفسیر یک رویداد با یکدیگر تفاوت دارند.

 

3-صل تبعی سازمان(روابط میان سازه ها)

اصل تبعی سازمان دهی بر روابط بین سازه ها تاکید دارد.

 

4-اصل تبعی دوگانگی(دوگانگی سازه ها)

اصل تبعی دوگانگی بیان می کند که نظام سازه ای افراد از تعداد محدودی سازه های دوگانه تشکیل شده است.

5-اصل تبعی انتخاب
به فرد توانایی می دهد تا بین قطب های مخالف یکی را انتخاب کند.

مردم معمولا آن قطب را انتخاب می کنند که رویدادهای آینده را بهتر پیش بینی می کند.

همچنین طبق این اصل افراد اعمالی را انتخاب می کنند که دامنه ی انتخاب آن ها را در آینده گسترش دهد.

 

6-اصل تبعی گستره(دامنه مناسبت)

این اصل بیانگر این است که سازه های شخصی محدود هستند. به ندرت سازه ای پیدا می شود که برای تمام موقعیت ها مناسب باشد.
به عبارتی سازه به دامنه ی مناسبت خاصی محدود می شود.

 

7-اصل تبعی انتخاب(قرار گرفتن در معرض تجارب تازه)

این اصل بیانگر آن است که نظام سازه ای یک شخص در حین تعبیر و تفسیر پیاپی او از تکرار رویدادها تغییر می یابد.

معنایی که افراد به این رویدادها می دهند، زندگی آن ها را تغییر می دهد.

این فرضیه براساس توان پیش بینی رویدادهای آینده مورد ارزیابی واقع می شود.

 

8-اصل تبعی نوسان(سازگاری باتجربه)

به معنای سازگاری با تجربه ها و وقایع جدید است.
سازه ها به دلیل خاصیت نفوذپذیری و انعطاف پذیری در معرض وقایع و تجارب جدید عناصرتازه را به درون خود جذب می کنند.
سازه ها از نظر نفوذپذیری تفاوت زیادی باهم دارند.

 

9-اصل تبعی تجزیه

اصل تبعی تجزیه یا چندپارگی به این نکته اشاره می کند که ممکن است فرد پیاپی انواع زیرسیستم های سازه ای را به کار ببرد که با یکدیگر ناسازگارند.
این اصل ممکن است عجیب به نظر برسد با این حال وقتی خود فرد به رفتار واعمالش دقت کند مقداری ناسازگاری در آن ها مشاهده می کند.

 

10- اصل تبعی اشتراک:(شباهت بین افراد از نظر تفسیر رویدادها):
این اصل بیانگر آن است که اگر چند نفر تجربه ای را شبیه هم تعبیر کنند،فرایندهای آن ها از لحاظ روان شناختی شبیه هم هستند.

 

11-اصل تبعی جامعه جویی:(روابط متقابل بین فردی)

اصل تبعی جامعه جویی یا اجتماعی بودن حاکی از این است که افراد سازه های دیگران را همواره تعبیر می کنند.

افراد به این علت رابطه برقرار می کنند که سازه های همدیگر را تفسیر کنند.

 

تعریف رشد نابهنجار از نظر جرج کلی

  • رشد نابهنجار
    منظور از رشد نابهنجار در نظریه کلی این است که افراد نابهنجار به طور تعصب آمیزی به سازه های منسوخ می چسبند و از تغییر سازه هایشان می ترسند.

به علاوه سازه های آن ها یا نفوذناپذیر است یا خیلی انعطاف پذیراست در چنین حالتی فرد تحت تاثیر رویدادهای بسیار جزئی آشفته می شود.

 

افراد بهنجار سازه های شخصی شان را در برابر تجربیات روزمره آزمایش می کنند و نتایج آن را بدون تحریف وانکار می پذیرند.

افراد بهنجار، رویدادهارا پیش بینی می کنند و با آن سازگار می شوند.

کلی مخالف طبقه بندی سنتی نابهنجاری ها بود ومعتقد بود استفاده از دی اس ام (نظام طبقه بندی آماری و تشخیصی روانشناسی) منجر به برچسب زدن به شخص وتعبیر وتفسیر غلط سازه های او می شود.

 

تهدید از نظریه شخصیت جرج کلی

تهدید از نظر کلی عبارت است از:

آگاهی از تغییر گسترده در ساختارهای اساسی فرد؛مثلا بیماران وقتی درمانگر را عامل تغییر می پندارند،از سوی او احساس تهدید می کنند؛بنابراین مقاومت به خرج می دهند و دست به حفظ سازه های شخصی شان می زنند.

به طور کلی افراد وقتی متوجه می شوند که سازه های بنیادی شان به خطر افتاده احساس تهدید می کنند.

 

کلی، ترس را اختصاصی تر و پیش بینی نشده تر از تهدید در نظر گرفته است. تهدید به بازسازی گسترده اما ترس به بازسازی جزئی نیاز دارد.

برای مثال اگر راننده ای ناگهان تصادف کند دچار ترس می شود.

 

احساس گناه وقتی به فرد دست می دهد که افراد در ایفای نقش مشکل داشته باشند. احساس گناه در واقع نتیجه از دست دادن ساختار نقش اصلی است.

احساس گناه زمانی است که فرد نقش داشته باشد اما از ایفای آن ناتوان باشد.

 

روان درمانی در نظریه شخصی کلی در کجا جای دارد ؟

آشفتگی روانی در صورتی به وجودمی آید که افراد در تایید سازه هایشان،پیش بینی رویدادها و کنترل محیط فعلی مشکل داشته باشند.
زمانی که آشفتگی و پریشانی کنترل ناپذیر می شود، فرد در جستجوی روان درمانی بر می آید.

کلی برای تغییر سازه های درمانجویان از روشی به نام درمان با نقش ثابت استفاده می کرد. در این روش درمانگر نقش هایی برای درمانجو می نوشت و درمانجو برای مدتی با کمک درمانگر آن ها را بازی می کرد.

 

آزمون Rep در نظریه جرج کلی

کلی آزمون فهرست سازه نقش را ساخت تاسازه هایی را کشف کند که فرد به وسیله ی آن سازه ها افراد مهم زندگی خود را تعبیر و تفسیر می کند.
فرض اساسی آزمون آن است که مردم همیشه رویدادها را به صورت دوگانه تعبیر می کنند.

 

پژوهش های مربوط به نظریه کلی:

اگرچه در مورد نظریه کلی پژوهش های اندکی صورت گرفته، آزمون REP موضوع پژوهش های گوناگونی بوده است.

بیماران اسکیزوفرنی در تعبیر و تفسیر خود از اشخاص، ناپایدار و بی ثبات اند اما تعبیر وتفسیر آنان از اشیا پایدار و باثبات است.

 

 

جرج کلی را رهبرانقلاب شناختی نامیده اند ونظریه او را راه حلی برای مساله ی ثبات و تغییرپذیری در نظریه شخصیت تلقی می کنند.

 

کلی معتقد بود که همه ی انسانها ، مثل دانشمندان می خواهند با کاستن از بلاتکلیفی ، زندگی خود را واضح و مشخص سازند. و به این ترتیب تمیز قائل شدن بین دانشمندان و نادانشمندان معنادار و معتبر نیست .

به عقیده کلی همه ی انسانها به دانشمندان شبیه هستند زیرا به آینده علاقه دارند و از زمان حال استفاده می کنند تا توانایی یک نظریه در پیش بینی رویدادهای آتی را بسنجند .

روان درمانی از نظر جرج کلی

به عقیده ی کلی، افراد نوروتیک مثال دانشمندان بد هستند ، نوروتیکها رغم عدم حضور ، تجربه های تاکید کننده ،پیش بینی های قبلی را دائما تکرار می کنند

سیستم تفسیری ( سیستم سازه های ) افراد نوروتیک ، رویدادهای آینده را خوب پیش بینی نمی کند و به این ترتیب، فرد به اضطرابی غیر قابل اجتناب مبتلا می شود .

افراد نوروتیک به سیستم تفسیری موثرتری نیاز دارند و رواندرمانی به افراد نوروتیک کمک می کند تا سیستم موثرتری را به وجود آورند .

برای کلی ، رواندرمانی فرصت می دهد که فرد سیستم سازه های خود را بررسی و مجددا فرمول بندی کند .

رواندرمانی به این افراد کمک می کند تا دانشمندان بهتری شوند .

 

تفاوت اصلی بین موفقیت در سازگاری شخصیت و عدم موفقیت در آن ،باید به نحوه ی تفسیر رویدادها و علت آنها وابسته باشد .

(منظور از علت ، کمک به پیش بینی و مقابله با رویدادهاست )

موفقیت در سازگار کردن شخصیت ، معمولا ویژگی مهمی دارد .و آن تغییر و تعدیل سیستم سازه های شخصی ،بر اساس پیامدهای اعمال و تجربه های جدید است .

عدم موفقیت در سازگار کردن شخصیت ،نیز ویژگی مهمی دارد، این که افرادی ناسالم ،سیستمی از سازه ها دارند که انعطاف ناپذیر است و ضمنا از تجربه های خود درس نمی گیرند .

 

برداشت کلی از ماهیت انسان از نظر جرج کلی

کلی اصولا نظری خوش بینانه در مورد انسان داشت. او افراد را به صورتی در نظر داشت که آینده را پیش بینی و زندگی خود را طبق همین پیش بینی ها می گذراندند.
نظریه کلی از نظر بعد جبرگرایی در برابر انتخاب ازاد به سمت انتخاب آزاد گرایش دارد.

 

آیا این مطلب برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید