نظریه ترتیب تولد آدلر و تاثیر در ویژگی های شخصیت فرزندان

نظریه ترتیب تولد آدلر و تاثیر در ویژگی های شخصیت فرزندان

یادمه دوران لیسانس که روانشناسی می‌خوندم سر یکی از کلاسا یک استادی در مورد یک نظریه آدلر در مورد ترتیب تولد صحبت کرد

مثلا اگه فرزند اول باشه چه ویژگی هایی داره ؟

یا مثلا کسانی که فرزند آخر هستند یا تک فرزند از لحاظ ویژگی های اخلاقی متفاوتند !

دو فرزند با ترتیب تولد متفاوت و تفاوت ویژگی های شخصیتی آنها

اول فکر میکردم که اینجور داستان ها جنبه ی علمی نداره و مگه ما فالگیریم که بخوایم اینا رو متوجه بشیم !؟

 

سر این بود که رفتم مقاله رو پیدا کردم انگلیسیش رو و دیدم نه واقعا روی یک اصولی آدلر اومده

و این موضوعات رو مطرح کرده و به اصلاح اویدنس بیس هستش (یعنی بر پایه ی تحقیقات علمی هستش)

 

در ادامه به صورت کامل این نظریه رو شرح دادم و اینکه هر ویژگی که هر کدام از فرزندان بر حسب ترتیب تولد دارد را به تفصیل بیان کردم .

 

 

ترتیب تولد فرزندان چه تاثیری بر شخصیت آنها دارد؟

شاید فکر کنید ترتیب تولد فرزندان، نقش زیادی در شخصیت آنها ندارد اما این موضوع بیش از یک قرن قبل توسط آلفرد آدلر روانپزشک اتریشی مطرح شد و پس از آن طرفداران زیادی پیدا کرد و پژوهشهای متعددی در این زمینه هم در ایران و هم در سایر کشورها توسط محققان انجام شده است.

برای شخصیت، تعاریف مختلفی ذکر شده است. شخصیت را مجموعه‌ای باثبات از تمایلات و ویژگیهایی می‌دانند که مشترکات و تفاوتهای رفتاری و روانشناختی افراد را تعیین می‌کند. صفات شخصیتی اولین راهنمای تشخیص وضعیت شناختی و عاطفی افراد هستند و بر نقشها و رفتارها و عملکرد آنها تاثیر می‌گذارد.

 

ترتیب تولد از جنبه‌های مختلف و به دلایل گوناگونی بر شخصیت فرزندان تاثیر می‌گذارد که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • برداشت فرد از جایگاهش و در نتیجه نحوه شکل‌گیری تصور از خود
  • نحوه تعامل اعضای خانواده با یکدیگر از جمله والدین با فرزندان بزرگتر و کوچکتر و خود فرزندان با یکدیگر
  • رقابت بین فرزندان که گاهی منجر به رقابتی مادام‌العمر می‌شود.
  • یادگیری سبک خاصی از رفتار و ارتباط از جمله احترام به بزرگتر یا حمایت از کوچکتر و ..
  • احساس ناامنی، تحقیر شدن و یا نادیده گرفته شدن برخی از فرزندان به دلیل سن یا جایگاه در خانواده
  • الگو قرار دادن بزرگترها و یا سرزنش و ارزیابی مداوم کوچکترها
  • قدرت طلبی و سلطه جویی و یا سلطه پذیری و سازگاری افراد که حتی در سنین بالا حتی بر ازدواج و حضور اجتماعی آنها تاثیر جدی می‌گذارد.
  • احساس مسئولیت یا عدم مسئولیت
  • امکان پرورش استعداد و یادگیری مهارتهای مختلف

البته در این باره، نقش جنسیت را نمی‌توان نادیده گرفت.

 

تاثیر جایگاه تولد بر شخصیت فرزند اول

  • فرزند اول زمانی متولد می‌شود که والدین هنوز تجربه کافی ندارند و ممکن است تربیت او همراه با سختگیری و اضطراب زیاد و یا با اهمالکاری باشد.
  • برخی تحقیقات، سطح IQ فرزندان اول را بالا ارزیابی می‌کنند درحالیکه سایر تحقیقات، تفاوت معنی داری را نشان نمی‌دهند.
  • او تمام توجه والدین را در اختیار دارد و این توجه با تولد فرزند دوم، کاهش قابل توجهی پیدا می‌کند. پس فرزند اول شکلی از طردشدگی را تجربه می‌کند.
  • به دلیل توقعات زیاد والدین و همچنین الگوپذیری فرزند از آنها، کمالگرایی در فرزندان اول بیشتر است. همچنین احتمالا مانند والدین، سختگیر و محافظه‌کار هستند.
  • معمولا مسئولیت بیشتری به آنها سپرده می‌شود؛ درنتیجه اغلب مسئولیت پذیر، جدی و باانگیزه هستند. از طرفی این مسئولیت پذیری موجب فشار روانی و اضطراب بیشتری در آنها می‌شود.
  • فرزندان اول معمولا الگوی کوچکترها هستند و اگر مورد تایید والدین باشند، اعتماد به نفس بالایی پیدا می‌کنند. همچنین به دلیل جایگاه ویژه‌ای که بعد از والدین دارند، حس برتری جویی و ریاست طلبی بیشتری خواهند داشت.
  • فرزندان اول غالبا توانایی کلامی بالایی دارند و دانش آموزان خوبی هستند.

تفاوت بین فرزندان اول و دوم هنگامی که اختلاف سنی کمتر از دو سال باشد، غیر‌محسوس‌تر است.

 

تاثیر جایگاه تولد بر شخصیت فرزند دوم یا میانی

  • فرزند دوم، از همان ابتدای تولد، توجه و محبت والدین را با دیگری تقسیم می‌کند.
  • والدین به دلیل بالا رفتن تجربه، سختگیری و استرس کمتری دارند . انعطاف پذیری بیشتر والدین می‌تواند به فرزندان وسط، اجازه خلاقیت و نوآوری بیشتری را هم بدهد.
  • فرزند دوم اغلب تحت تاثیر رقابت و مقایسه با فرزند بزرگتر قرار می‌گیرد و ممکن است او را الگوی خود قرار دهد.
  • برخی از مهارتها و مراحل رشدی کودک که قبلا در فرزند اول دیده شدند، ممکن است برای والدین تکراری باشد و زیاد مورد توجه قرار نگیرد. این موضوع می‌تواند موجب شود فرزند وسط، احساس بی‌عدالتی، بی‌توجهی یا قربانی بودن داشته باشد.
  • فرزندان وسط نه توجه بیش از اندازه والدین به فرزندان اول را دارند و نه محبت بی‌قید و شرط آنها به فرزندان آخر را. بنابراین خود را با شرایط سازگار می‌کنند.
  • آنها به عنوان واسطه بین بزرگترها و کوچکترها، معمولا برای ایجاد صلح و سازش در خانواده تلاش می‌کنند.

 

تاثیر جایگاه تولد بر شخصیت فرزند آخر

  • فرزندان آخر، به دلیل کوچکتر بودن، چشم و چراغ خانه هستند و از محبت فراوان والدین و خواهر و برادرهای بزرگتر برخوردارند.
  • بسیاری از قوانین سختگیرانه والدین برای سایر فرزندان، برای فرزند آخر لازم‌الاجرا نیست، اما امکان وضع قوانین جدید توسط خواهر و برادرهای بزرگتر و اجبار او به اجرای آنها وجود دارد.
  • والدین دیگر باتجربه شده‌اند و آرامش بیشتری دارند که در ارتباطشان با فرزند آخر مشهود است. فرزندان آخر اغلب مهارتهای اجتماعی خوبی دارند.
  • اگر اختلاف سنی فرزند آخر با والدین زیاد باشد و یا آنها را در سن پایین از دست بدهد، دچار حس طردشدگی خواهد شد.
  • فرزندان آخر مورد حمایت بزرگترها در خانواده هستند؛ ممکن است مسئولیت کمتری به آنها سپرده شود و فرصت بیشتری برای تفریح و لذت بردن از زندگی در اختیار داشته باشند.
  • اگر این حمایت بیش از اندازه و همراه با محدودیت شدید برای فرزند آخر باشد، ممکن است اعتماد به نفس او را کاهش دهد و او را تبدیل به فردی سلطه پذیر کند. حتی ممکن است او برای نشان دادن توانمندیهای خود، دست به طغیان و سرکشی بزند.
  • فرزند آخر به دلیل اینکه نمی‌خواهد محبت و توجه دیگران را از دست بدهد، سعی می‌کند با آنها مدارا کند.

 

تاثیر جایگاه تولد بر شخصیت تک فرزند

  • تک فرزندها تمام محبت و توجه والدین را در اختیار دارند پس ممکن است بعدها نسبت به کم‌توجهی اطرافیان و معلمان، حساس شود.
  • ممکن است احساس تنهایی کند؛ اما مستقل است و می‌تواند خود را سرگرم کند .
  • به دلیل عدم رقابت در محیط خانواده، معمولا کمال گراست و انتقاد را به راحتی نمی‌پذیرد.
  • او می‌تواند به خوبی با بزرگسالان ارتباط برقرار کند.

 

 

در مورد تاثیر جایگاه تولد بر شخصیت فرزندان، باید به این نکته توجه کرد که اختلاف سنی بسیار زیاد بین آنها، می‌تواند موجب شود فرزند رفتاری متفاوت با جایگاهش و مثلا شبیه تک فرزندان یا فرزندان ارشد از خود نشان دهد.

ترتیب تولد فرزندان و بازی دو برادر با هم

ممکن است والدین با رفتار و عملکرد خود، موجب تقویت نقش فرزندان در جایگاهشان و یا بروز رفتاری خاص از آنها شوند .

جایگاه تولد فرد، عامل قطعی و تعیین کننده اساسی در شکل‌گیری شخصیت او نیست. عوامل متعددی مانند فرهنگ خانواده و جامعه،شرایط محیطی و اقتصادی، مشکلات و اتفاقات خاصی که فرد در کودکی با آنها مواجه می‌شود و بسیاری از تجربیات دیگر می‌توانند بر شخصیت او تاثیر بگذارند.

اطلاع از نحوه تاثیر جایگاه تولد، می‌تواند به والدین کمک کند تا رویکرد مناسبی برای پرورش و تربیت هر یک از فرزندان اتخاذ کنند ولی نباید منجر به برچسب زدن به افراد شود.

 

 

پست های مرتبط

مطالعه این پست ها رو از دست ندین!
مهارت نادیده گرفتن

مهارت نادیده گرفتن فرزند | مهارت های فرزندپروری

آنچه در این پست میخوانید تعریف نادیده گرفتنرفتارهای زیر را می‌توان نادیده گرفتاصولی که در بکارگیری این مهارت باید به…

بیشتر بخوانید
روش های صحیح دستور دادن به فرزند

روش صحیح دستور دادن به کودک | مهارت های فرزندپروری

آنچه در این پست میخوانید دستورهای زنجیره ای:دستورهای مبهمدستورهای پرسشیدستورهایی که به دنبالش دلیل و منطق آورده می‌شود:روش دستور دادن…

بیشتر بخوانید
روش های پاداش دادن به کودک

روش‌های پاداش دادن به کودک | مهارت های فرزندپروری

آنچه در این پست میخوانید چگونه کودکان را مورد تشویق قرار دهیم؟پاداش های کلامیپاداش های غیر کلامینکات مربوط به پاداش…

بیشتر بخوانید

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.